عزیز نازنین ما

سلامی به گرمای وجودمان

عزيزي دلم كم كم دارم برات اين روزا كمي لباس ميخرم و خودمو از لحاظ جسمي و فكري آماده ورودت ميكنم... آزمايش هاي قبل بارداري رو دادم و شكر خدا مشكلي نبود اين روزا روزاي خوبيه روزايي كه منو ياد ورود داداش عزيزت ميندازه...همين قدر كه دارم خودمو آماده ورودت ميكنم قبلتر هم براي وجود عزيز داداشت خودمو آماده كرده بودم...خلاصه روزاي شيكي حساب ميشه...يه جور حس قشنگيه...خدايا شكرت... خلاصه آزمايش ها رو دادم و قرص ها رو حدودا 2ماهي ميشه كه ميخورم...ووو از همه مهم تر فكرمه كه واقعا آزاده و اينو مديون خدا هستم و همسري عزيزم كه از همه نظر همراهمه تازه متوجه شدم كه وجودش بايد از همه چيز برام مهم تر باشه كه شكر خدا هست و كلا راضي ام... از لباسا...
25 آبان 1393
1